|
|
نوشته شده در شنبه 11 مرداد 1393
بازدید : 1337
نویسنده : محمد اسلامی
|
|
در مروج الذهب آمده است: سالي معاويه به حج رفت، و در مسجد النبي و بر منبر پيامبر ميخواست، علي را سبّ كند كه سعد بن ابي وقاص، به او اعتراض كرد، و از مسجد خارج شد.[4] هـ: نقل است: معاويه، بعد از وفات سعد ابن ابي وقاص بر منبر پيامبر (ص) رفت و علي را دشنام داد و به كار گزارانش نيز دستور داد اين كار را انجام دهند.[5] و: ابن ابي الحديد از جاحظ نقل ميكند: كه گروهي از بنياميه درخواست عدم سبّ و لعن علي (ع) را از معاويه ميكنند و معاويه ميگويد: نه، بخدا سوگند مگر هنگامي كه كودكان بر اين باور بزرگ شوند و بزرگان به پيري برسند و گويندهاي پيدا نشود كه فضيلتي از او را بر زبان آورد.[6] ز: طبري آورده است: معاويه در قنوت علي (ع) ابن عباس، مالك اشتر و حسنين را لعن مي نمود.[7] ح.: ابن حزم آورده است: معاويه در قنوت، علي (ع) را لعن مي كرده است.[8] و وطواط[9] و ابن اثير[10] نيز اين را نقل كردهاند. ط: اندلسي در كتابش ميگويد: عقيل برادر حضرت اميرالمؤمنين (ع) براي درخواست كمك مالي نزد معاويه، آمد و معاويه براي اجابت درخواست عقيل، شرط سبّ و دشنام علي (ع) را براي او گذاشت. كه عقيل بر منبر رفت، و گفت: معاويه به من ميگويد علي (ع) را لعنت كنم. خدا او را لعنت كند.[11] كه منظورش از «او» معاويه بود..
:: برچسبها:
در مروج الذهب آمده است ,
لعنت بر معاویه ,
لعنت بر یزید ,
لعنت بر شیعیان ابوسفیان ,
لعنت بر ابوسفیان ,
سالي معاويه به حج رفت ,
و در مسجد النبي و بر منبر پيامبر ميخواست ,
علي را سبّ كند كه سعد بن ابي وقاص ,
به او اعتراض كرد ,
و از مسجد خارج شد ,
[4] هـ: نقل است: معاويه ,
بعد از وفات سعد ابن ابي وقاص بر منبر پيامبر (ص) رفت و علي را دشنام داد و به كار گزارانش نيز دستور داد اين كار را انجام دهند ,
[5] و: ابن ابي الحديد از جاحظ نقل ميكند: كه گروهي از بنياميه درخواست عدم سبّ و لعن علي (ع) را از معاويه ميكنند و معاويه ميگويد: نه ,
بخدا سوگند مگر هنگامي كه كودكان بر اين باور بزرگ شوند و بزرگان به پيري برسند و گويندهاي پيدا نشود كه فضيلتي از او را بر زبان آورد ,
[6] ز: طبري آورده است: معاويه در قنوت علي (ع) ابن عباس ,
مالك اشتر و حسنين را لعن مي نمود ,
[7] ح ,
: ابن حزم آورده است: معاويه در قنوت ,
علي (ع) را لعن مي كرده است ,
[8] و وطواط[9] و ابن اثير[10] نيز اين را نقل كردهاند ,
ط: اندلسي در كتابش ميگويد: عقيل برادر حضرت اميرالمؤمنين (ع) براي درخواست كمك مالي نزد معاويه ,
آمد و معاويه براي اجابت درخواست عقيل ,
شرط سبّ و دشنام علي (ع) را براي او گذاشت ,
كه عقيل بر منبر رفت ,
و گفت: معاويه به من ميگويد علي (ع) را لعنت كنم ,
خدا او را لعنت كند ,
[11] كه منظورش از «او» معاويه بود ,
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 66 صفحه بعد
|
|
|